فرمت فایل : ورد Word ( قابلیت ویرایش ) قسمتی از متن ورد . تعداد صفحات : 5 صفحه روزي روزگاري مردي فقير با خانواده اش در يك روستاي كوچك زندگي مي كردند آن مرد كار خاصي نداشت و به سختي خرج خانه و خانواده اش را فراهم مي كرد زن آن مرد كه از نداشتن غذا و آذوغه بسيار رنج مي برد يك روز به او گفت برخيزد و به دومبال بخت در خوابت برو اي مرد. مرد با تعجب گفت بختم. زنش جواب داد بله به نظر من بخت تو خواب است و تو بايد به دومبال آن بروي و او را بيدار كني ت .